نیکی هیلی در سخنرانی خود همچنین مدعی شد: در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا با اطمینان کامل به شما میگویم که این دولت (دولت ترامپ) در مسیر صحیح در حالت حرکت است. نگاه کنید یک سال قبل کجا بودیم و اکنون کجا هستیم. یک سال پیش، ایران گمان میکرد که توافق هستهای آن که یکی از بدترین توافقات است هرگز به چالش کشیده نخواهد شد. ما سال گذشته به دقت به توافق هستهای ایران نگاه کردیم و دیدیم این توافق که به خودی خود بد است، در خارج از حوزه هستهای تاثیرات بدتری به همراه داشته است.
نماینده آمریکا در سازمان ملل در ادامه، ادعاهای واهی خود علیه کشورمان را تکرار کرد و به کسانی که آمریکا آنها را به داشتن رویکرد آشتیجویانه با ایران متهم می کند، هشدار داد. وی مدعی شد: «از نظر سازمان ملل و طرفهای امضاکننده توافق هستهای ایران، این توافق به اندازهای بزرگ است که نمیتوان به شکست آن فکر کرد. ایران امروز همه هنجارهای بین المللی را درباره موشک های بالستیک، حمایت از تروریسم، تحریم های تسلیحاتی و مسائل دیگر نقض می کند؛ اما برخی کشورها به ایرانی ها اعتراض نمی کنند، زیرا نگران به خطر افتادن توافق هسته ای هستند. این رفتار درست نیست و دولت آمریکا آن را به صراحت بیان کرده است. در صد روز آینده یا همکاری جامعه بین المللی را برای سختگیری در مورد ایران در همه آن حوزهها به دست می آوریم یا اینکه از توافق هستهای خارج می شویم. این نسبت به وضع یک سال قبل ما بسیار متفاوت است».
هیلی افزود: روسیه اتحاد نزدیکی با ایران دارد و از آن در برابر بازرسیهای هستهای بیشتر محافظت میکند. شاید زمینههایی برای همکاری با روسیه داشته باشیم اما این کشور دوست ما نیست و نخواهد بود.
در آیات و روایات مختلف درخصوص داستان حضرت موسی (ع) آمده است:
زمانی که حضرت موسی (ع) از دست فرعونیان نجات یافت،تصمیم داشت برای ملت بنیاسرائیل حکومتی تشکیل دهد. هر حکومتی نیاز به قانون دارد او با گروهی از برجستگان بنیاسرائیل به کوه طور رفت، تا الواح تورات را از درگاه خدا بگیرد، تا همان کتاب آسمانی قانون اساسی مردم شود.
نخست طبق وعده خدا به بنیاسرائیل فرمود: «من 30 روز از میان شما غایب هستم، جانشین من برادرم هارون است. در پرتو راهنماییهای او به زندگی ادامه دهید تا من بازگردم.»
موسی (ع) به کوه طور رفت و به مناجات و عبادت پرداخت. 30 شبانهروز به پایان رسید، خداوند 10 روز دیگر را به آن افزود و در مجموع آن 40 روز شد. از آنجا که در آغاز هر انقلاب، حوادثی انقلابی رخ میدهد و خود انقلاب کردهها، گاهی حزب و گروه خاصی را به دور خود جمع میکنند. قوم موسی (ع) نیز از این انحراف مصون نماند. موسی بن ظفر که بعدها به نام سامریِ معروف شد از بنیاسرائیل بود، او همان کسی بود که ماجرای درگیری او با قُبطی، موسی به کمک او شتافت و قُبطی را کشت.
سامری با اینکه سابقه انقلابی داشت و از یاران موسی بن ظفر بود، پس از پیروزی موسی (ع) جزو منافقین شد و در غیاب موسی (ع) و از زمینهای که در میان بنیاسرائیل وجود داشت، سوءاستفاده کرده و از طلاهای فرعونیان که جمع شده بود با زیرکی خاصی مجسمه گوسالهای درست کرد و مردم را به پرستش او دعوت نمود.
بر اثر وزش باد از سوراخهای بدن این مجسمه صدایی همچون صدای گوساله بیرون میآمد و به این ترتیب اکثریت قاطع جاهلان بنی اسرائیل از توحید خارج شده و گوساله پرست شدند.
پس از آن هارون هرچه قوم را نصیحت کرد و آنها را از گوساله پرستی برحذر داشت به سخنش اعتنا نکردند، حتی با جوسازیها و هیاهو خود نزدیک بود او را هم بکشند.